به گزارش سینماپرس، رسانهملی در سال ۹۷ برای اتفاقات تقویمی و سنتهای ایرانی- اسلامی نتوانست کار نویی ارائه کند؛ همان طور که در جشنهای ایرانی چون "یلدا" تا اعیاد معصومین برنامهای جدید و با محتوایی به رخ مخاطب نکشید. دکورهای استودیوها، زرق و برق لباسهای مجری و حتی استفاده از سلبریتیها هم اتفاق خاصی را برای برنامهسازی تلویزیون ایجاد نکرد. بنابر صحبتهای معاون سیما قرار بود ویژهبرنامههای نوروز یک قدم رو به جلویی در عرصه برنامهسازی تلویزیون را به منصه ظهور برساند اما دوباره همان تهیهکنندهها، کارگردانها و حتی بعضاً مجریان کاری به مراتب کلیشهایتر و ضعیفتر به ارمغان آوردند.
عدم هدفگذاری، نداشتن رویکرد، فقدان خلاقیت و رقابت میان شبکهای معلوم نیست یک برنامه را به چه سرمنزلی میرساند؟ سقوط و عقبگرد و ناامید کردن مخاطب...! برنامههایی که دوباره با یک خواننده، سلبریتی و چند شوخی مضحک و اتفاق غیرجذاب هیچ نگاه کاربردی و جذابی را برای مخاطب رقم نمیزند؛ اینجاست که مشخص میشود مدیران ما استراتژی برای برنامهسازی خصوصاً مناسبتی ندارند که دقیقه ۹۰ به فکر میافتند برنامهسازی کنند و همان چند نفر محدود را گردهم میآورند. آنها هم تا دقیقه ۹۰ حرفی از مجری به میان نمیآورند و بدون هیچ قالب و هدفی برنامه روی آنتن میرود.
البته در این میان نباید از استراتژی منحصر به فرد شبکه یک غافل شویم که برای اولینبار پای مردم را در قامت سلبریتیها به تلویزیون باز کرد. جایی که موضوع "چهرههای مردمی" به میان آمد و یک اتفاق دنبالهدار با هدف و تأثیرگذاری شکل گرفت. در مرحله اجرا هم بخشهای موثری به رخ مخاطب کشیده شد ولیکن زمان زیاد کنداکتور «فرمول یک» گاهی با باکسهای غیرمحتوایی و کِسل کننده همراه بود ولی روی هم رفته دور از انصاف است که نمره ضعیفی را برای «فرمول یک» تلویزیون قائل شویم ولی نمره ایدهآلی هم نمیگیرد.
شبکه دو "پل فروردین" که غیر از زرق و برق و تغییر لباسهای پی در پی خانم مجری (ژیلا صادقی) چه درون مایهای داشت؟ برنامهای که سراسر سلبریتی و گفتگوهای بدون سرمنزل که هر بازیگری خیلی رها و سازماندهی شده صحبت میکرد و واقعاً مخاطب غیر از دیدن چند بازیگر قرار است چه درونمایهای از "پل فروردین" نصیبش شود. "واقعاً در این شرایط اقتصادی چه لزومی دارد آنقدر هزینههای هنگفت صرف دکور و رنگ و لعاب صحنههای برنامهسازی خصوصاً در همین برنامه "پل فروردین" شود و هیچ سرمنزل مقصودی نداشته باشد.
البته که همین گروه تهیهکننده، کارگردان و مجری برنامه شب یلدایی شبکه دو را هم روی آنتن بردند و آنجا یکسری اتفاقات جدید و تأثیرگذاری مثل پرداختن به یکسری کارتن خوابها، خانوادههای شهدا، فرزندان بیسرپرست و بیماران صعبالعلاج داشتند و کرسی برای انسانهای تأثیرگذار و غیرسلبریتی پهن کردند و آیتمهای جدید و خلاقانهای را هم روی آنتن بردند ولی هیچکدام از این ظرفیتها را در "پل فروردین" ندیدیم. فقط یک ایرانگردی با حضور سلبریتیها برپا شده بود که خیلی هم مخاطب را همراهی نمیکرد و میتوانست جذابتر و مردمیتر این مستندها و گردشگریها ساخته و پرداخته شود.
در شبکه سه "عصر جدید" یک برنامه ضعیفتر و فقط قدرت اجرای احسان علیخانی و شانس دعوت چند مهمان جذاب را به یدک کشید؛ اگر شب حضور مهران غفوریان و دخترش یا یوسف تیموری و برخی از کمدینهای دیگر را "عصر جدید نوروز" به خودش نمیدید شاید در فضای مجازی هم خیلی روی این برنامه مانور نمیشد. البته برنامهسازان برنامه نوروزی شبکه سه یک نگاهی به موسیقی نواحی و دعوت از اقوام داشتند که در برخی از موارد به دلیل یکسری اتفاقات تعریف نشده(رقص و استفاده از ساز) دوربین روی بخشهای دیگر و حتی پخش متوقف شد.
در شبکه چهار اما خبری از سلبریتیها، دکور پُرپیمان و حرفهای قلمبه و سلمبه نبود ولی یک مجری کاربلد داشت به نام امیرحسین مدرس! او دست به کار شد و یک کار جدیدی را انجام داد و آن مصاحبه با سعدی، بوعلی سینا و فردوسی بود که یک حلقه مفقوده در برنامهسازیهای ما همین آشنایی با تاریخ، فرهنگ، ادب و هنر ایران است؛ چرا که تا به حال حرف از سلبریتیها شده که مخاطبین همواره با نام و علاقهمندیهایشان آشنایی دارند و نیازمند نکات و محتواهای جدید هستند. این اتفاق را در شبکه چهار شاهد بودیم، شاید ضعف این برنامه تحتالشعاع قرار گرفتن از سوی دیگر شبکههای پربینندهتر بود و یکسری مخاطب خاص هم سَهمِ دیدار این برنامه تحویل سال تلویزیون بود.
در شبکه پنج هم میتوانیم به بازی حمید گودرزی و پلاتوهای مصنوعی هیراد حاتمی اشاره کنیم که اکبر عبدی روی آنتن طوری صحبت میکرد که انگار اینجا "بهارجان" نیست "عبدیشو" است و بدون هیچ کنترل و مدیریتی از سوی مجری مخاطب سرگردم اتفاقات و اداره غیراصولی برنامهسازان تحویل سال شبکه پنج بود. "بهارجان" شاید نمیدانست یک ویژهبرنامه تحویل سال نوروزی است و شاید نقطه عطف "بهارجان" تیتراژ زیبای محسن چاووشی و دکور منحصر به فرد پیمان قانع باشد.
برنامه تحویل سال شبکه آیفیلم و شبکه افق هم که به خاطر دعوت از سیدجواد هاشمی و الهام چرخنده توانستند یک توجه رسانهای به خودشان جلب کنند مگرنه دور بودن سیدجواد هاشمی از فضای اجرا و آشنا نبودن چرخنده به این فضا خصوصاً اجرای یک برنامه مناسبتی باعث شد که از این عبارت استفاده کنیم چرا باید همه شبکههای تلویزیونی، فکر برنامهسازی نوروزی بیفتند؟ چرا نباید با یک استراتژی مشخص و سیاستگذاری برنامهسازی چند شبکه مأمور به این کار بشوند و با هدف و سرمنزل به میدان بیایند.
نوروز امسال باری به هر جهت برنامهسازی تلویزیون را شاهد بودیم حتی در تبلیغات و ستاره مربعهایی که مجری موظف است روی آنتن برای اسپانسرهای برنامه تبلیغ کند هم مشمئزکننده انجام شد تا جائیکه برخی از مهمانان این کار را به طنز و یا بعضاً زبان سخره بیان کردند. مدیران و دستاندرکاران رسانهملی در عرصه برنامهسازی به این نکات توجه دارند که با کجا رقابت میکنند و قرار است مخاطب را به چه سمت و سویی هدایت کنند؟
زیرا اگر رسانهملی در سمت و سو و امتداد خودش حرکت میکند که نیازی به این همه زرق و برق و دکور و سلبریتی ندارد ولی از آنجائیکه که کپیکاری ذات برنامهسازی ما شده ناگزیر تولیدکننده محترم به این سمت حرکت میکند. حتی بارها با همین برنامهسازان به گفتگو نشستهایم طوری صحبت میکنند که انگار از قافله کپیکاری و سلبریتیبازی ناگزیرند عقب نمانند. اما تا کی و کجا قرار است با این دست فرمان تهیه و تولید کنیم و مخاطب قربانی یکسری رفتار غیراندیشهای برنامهسازان و البته مدیران و ناظرین میشود.
ماه مبارک رمضان در پیش است امیدواریم رسانهملی فکر درست و اصولی برای ویژهبرنامههای رمضانی تلویزیون بیندیشند و حتی جلوتر احتمالاً برای اعیاد شعبانیه تلویزیون نیاز به یک شکوه در برنامهسازی است و اگر به تعبیر سیدمرتضی میرباقری که در نشست خبری پیش از سال اعلام کرد ما دنبال تغییر و تحول در سال ۹۸ هستیم جلوگیری از رفتار کلیشهای و رویکردهای تکراری خودش آغاز یک راه جدید است. امیدواریم برنامههای ما هم طراحی درستی داشته باشند و یک جهت و هدفی به خود بگیرند نه اینکه باری به هر جهت باشند!
ارسال نظر